هوالجمیل

سلام بر فاطمه

کوه نوشته ای با وسعت 4 هزار متر مربع که از فاصله 20 کیلومتری پیدا و خواناست

و پارچه مشکی به وسعت 220 متر مربع

که در دهه فاطمیه اول توسط ستاد فاطمیه زرقان به منظور گرامیداشت فجر فاطمی بر کوه زرقان نقش بست

روی صخره هائی که زرقانی ها آنجا را با نام توه تخته می شناسند

توه یا تابه نان پزی صخره ای است تقریباً قرمز رنگ که سالهاست عبارت 22 بهمن با رنگ آبی بر آن نوشته شده

 و تخته که شبیه تخته نان پزی است و چند لایه سنگ مثل نان روی آن بصورت طبیعی وجود دارد در قسمت بالاتر از توه قرار دارد که کوه نوشته تاریخی سلام بر فاطمه» با همت عالی عزیزان ستاد فاطمیه زرقان که تمام زرقانی ها در آن مشارکت دارند با رنگ سبز نگاشته شده و با پارچه مشکی پوشانده شده است

زیباترین نوشته و مناسب ترین کتیبه ای که ممکن بود بر کوه نوشته شود. زرقان در پناه نام و یاد حضرت فاطمه و برخوردار از برکات این نام الهی.

هزینه رنگ حدود 3 میلیون تومان توسط یکی از خَیّرین

هزینه چادر حدود 50 هزار تومان (فقط سیم بکسل برای مهار کردن آن)- خود چادر از دوختن پارچه های نذری و چادرهای اهدائی خواهران بوجود آمده و اکثر ن زرقانی در آن مشارکت داشته و دارند.

ستاد فاطمیه زرقان در دو دهه امسال (1397 شمسی – 1441 قمری) هفده برنامه جالب و جذاب داشت که در کشور نمونه است.

برگزاری 24 برنامه دعا و زیارت صبحگاهی، کوه نگاری، تجمع خواهران در حمایت از حجاب، اطعام مستمندان و کمک به نیازمندان، تشییع جنازه نمادین حضرت صدیقه کبری (س) ، پارچه نویسی و نصب آن در سطح شهر و روستاها و دهها برنامه دیگر.

لازم به ذکر است که هزینه تمام برنامه ها و مراسم توسط خیرین پرداخت شده و تمام کارها بصورت رایگان و فی سبیل الله انجام شده است.

بگذریم که چند نفر در چند روز سرما با چه شور و شوق و حس و حال و نذر و نیازی این اثر هنری شریف را در آن ارتفاع آفریدند؟ چند کیلو رنگ و چند لیتر بنزین چگونه به آن بالا رفت؟ چادر چگونه قطعه قطعه جمع آوری و دوخته شد و چگونه به بالای کوه رفت؟ و و جای آن دارد که با تمام عکسهای این عملیات فرهنگی و ذره ذره خاطرات و اسامی تمامی خادمان و تمام حاشیه های پیدا و پنهان آن کتابی نوشته شود و فیلم مستندی تهیه شود و برای آیندگان به یادگار گذاشته شود. 

البته منتظریم گوگل عکسهایش را به روز کند و از طریق گول ارت عکسهای این کوه نوشته عظیم را دریافت کنیم.

ما فقط میتوانیم بگوئیم: خدا قوت، اجرتان با خدای فاطمه، دستتان را می بوسیم، یا علی

با تشکر ویژه از برادر عزیزم حاج محمد آقا ربیعی که خطاطی را به عهده داشت.

خدا خیرتان دهد و در دنیا و آخرت با محمد و آل محمد محشور سازد. انشاء الله

حالا که کار به اینجا رسیده و فصل درختکاری هم در پیش است بهتر است بیاد فدک در اطراف این کوه نوشته درختکاری با گیاهان بومی صورت گیرد، همانگونه که قبلا در دامنۀ تخته درختهای انجیر و کل انجیر وجود داشت و هنوز دارد. وقتی که کار بسیجی باشد آبش هم در طول سال حتی با انتقال بطریهای کوچک آب به بالا تأمین می شود و اگر انشاء الله بانی خیر پیدا شد میشود مقدار محدودی آب را در روزهای خاصی به بالا پمپاژ و سیرکوله circulate  کرد و آبشار و اُوسیل! راه انداخت (هم از طریق مخزن سرو مراد و هم از پشت کوه) که جاذبه گردشگری هم محسوب میشود و البته با راه انداختن تله کابین که درآمدزا نیز خواهد شد. خدا را چه دیدی، شاید شد به برکت وجود حضرت فاطمه (س)، تجلی کوثر الهی.

ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی

هوالجمیل

برای مرحوم سید عسکر فرزند مرحوم سید، پدر شهیدان گرانقدر سید جواد و سید اصغر محمدی که در قطعۀ آسمانی گار شهدای دودج زرقان عند ربهم یُرزقونند».

خدایا هستم از لطف تو خرسند

که در راهت فدا کردم دو فرزند

چو شد دین و وطن پامال دشمن

شکوفا گشت نسلی چون دماوند

جواد و اصغرم چون هر بسیجی

به خون با رهبری بستند پیوند

هزاران لاله پرپر شد در آتش

که تا میهن رها گردید از بند

خداوندا به حق این شهیدان

روا کن حاجت هر آرزومند

*******

هوالجمیل

برای شهید بزرگوار سید جواد محمدی

من از گلهای سرخ پرپر گار زهرایم

که در درس شهادت ، اقتدا کردم به مولایم

وطن چون گشت آماج شررهای جهانخواران

دفاع از دین حق کردم چنان اجداد و آبایم

زدم لبخند خون در محضر باب الحوائج ها

که باشم تا قیامت شافع یاران والایم

******

هوالجمیل

برای شهید بزرگوار سید اصغر محمدی

 در ره مولای خود گشتم شهید

تا شوم مثل برادر روسفید

تا که دشمن زد شرر بر میهنم

هر دو جنگیدیم با خصم پلید

نسل حیدر را نباشد آرزو

جز شهادت در ره رَبِّ مجید

والسلام

ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی

زرقان 24/11/1397

هوالجمیل

سلام بر فاطمه

کوه نوشته ای با وسعت 4 هزار متر مربع که از فاصله 20 کیلومتری پیدا و خواناست

و پارچه مشکی به وسعت 220 متر مربع

که در دهه فاطمیه اول توسط ستاد فاطمیه زرقان به منظور گرامیداشت فجر فاطمی بر کوه زرقان نقش بست

روی صخره هائی که زرقانی ها آنجا را با نام توه تخته می شناسند

توه یا تابه نان پزی صخره ای است تقریباً قرمز رنگ که سالهاست عبارت 22 بهمن با رنگ آبی بر آن نوشته شده

 و تخته که شبیه تخته نان پزی است و چند لایه سنگ مثل نان روی آن بصورت طبیعی وجود دارد در قسمت بالاتر از توه قرار دارد که کوه نوشته تاریخی سلام بر فاطمه» با همت عالی عزیزان ستاد فاطمیه زرقان که تمام زرقانی ها در آن مشارکت دارند با رنگ سبز نگاشته شده و با پارچه مشکی پوشانده شده است

زیباترین نوشته و مناسب ترین کتیبه ای که ممکن بود بر کوه نوشته شود. زرقان در پناه نام و یاد حضرت فاطمه و برخوردار از برکات این نام الهی.

هزینه رنگ حدود 3 میلیون تومان توسط یکی از خَیّرین

هزینه چادر حدود 50 هزار تومان (فقط سیم بکسل برای مهار کردن آن)- خود چادر از دوختن پارچه های نذری و چادرهای اهدائی خواهران بوجود آمده و اکثر ن زرقانی در آن مشارکت داشته و دارند.

ستاد فاطمیه زرقان در دو دهه امسال (1397 شمسی – 1441 قمری) هفده برنامه جالب و جذاب داشت که در کشور نمونه است.

برگزاری 24 برنامه دعا و زیارت صبحگاهی، کوه نگاری، تجمع خواهران در حمایت از حجاب، اطعام مستمندان و کمک به نیازمندان، تشییع جنازه نمادین حضرت صدیقه کبری (س) ، پارچه نویسی و نصب آن در سطح شهر و روستاها و دهها برنامه دیگر.

لازم به ذکر است که هزینه تمام برنامه ها و مراسم توسط خیرین پرداخت شده و تمام کارها بصورت رایگان و فی سبیل الله انجام شده است.

بگذریم که چند نفر در چند روز سرما با چه شور و شوق و حس و حال و نذر و نیازی این اثر هنری شریف را در آن ارتفاع آفریدند؟ چند کیلو رنگ و چند لیتر بنزین چگونه به آن بالا رفت؟ چادر چگونه قطعه قطعه جمع آوری و دوخته شد و چگونه به بالای کوه رفت؟ و و جای آن دارد که با تمام عکسهای این عملیات فرهنگی و ذره ذره خاطرات و اسامی تمامی خادمان و تمام حاشیه های پیدا و پنهان آن کتابی نوشته شود و فیلم مستندی تهیه شود و برای آیندگان به یادگار گذاشته شود. 

البته منتظریم گوگل عکسهایش را به روز کند و از طریق گول ارت عکسهای این کوه نوشته عظیم را دریافت کنیم.

ما فقط میتوانیم بگوئیم: خدا قوت، اجرتان با خدای فاطمه، دستتان را می بوسیم، یا علی

با تشکر ویژه از برادر عزیزم حاج محمد آقا ربیعی که خطاطی را به عهده داشت.

خدا خیرتان دهد و در دنیا و آخرت با محمد و آل محمد محشور سازد. انشاء الله

حالا که کار به اینجا رسیده و فصل درختکاری هم در پیش است بهتر است بیاد فدک در اطراف این کوه نوشته درختکاری با گیاهان بومی صورت گیرد، همانگونه که قبلا در دامنۀ تخته درختهای انجیر و کل انجیر وجود داشت و هنوز دارد. وقتی که کار بسیجی باشد آبش هم در طول سال حتی با انتقال بطریهای کوچک آب به بالا تأمین می شود و اگر انشاء الله بانی خیر پیدا شد میشود مقدار محدودی آب را در روزهای خاصی به بالا پمپاژ و سیرکوله circulate  کرد و آبشار و اُوسیل! راه انداخت (هم از طریق مخزن سرو مراد و هم از پشت کوه) که جاذبه گردشگری هم محسوب میشود و البته با راه انداختن تله کابین که درآمدزا نیز خواهد شد. خدا را چه دیدی، شاید شد به برکت وجود حضرت فاطمه (س)، تجلی کوثر الهی.

ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی

10.دو نمایش ریتمیک پروانه‌ها و زیباترین درخت» برای کودکان و نوجوانان

ادامه مطلب

هوالجمیل

کتاب بچه های سیمرغ 

شامل بیش از چهل قطعه شعر درباره انقلاب اسلامی و دفاع مقدس،

مناسب برای سرود و دکلمه در مدارس و مساجد

هوالجمیل

انتشار رایگان دیجیتالی دو نمایش ریتمیک

پروانه‌ها و زیباترین درخت»

دو نمایشنامه منظوم پروانه ها» و زیباترین درخت» که برای کودکان و نوجوانان سروده شده بارها توسط گروههای نمایش دانش آموزی و آزاد بصورت زنده و عروسکی و تله تئاتر در شهرهای مختلف کشور اجرا شده و به جشنواره‌های متعدد منطقه‌ای و استانی و کشوری ارائه و امتیازات متعددی کسب کرده است.

این دو نمایش ریتمیک بخاطر برخورداری از محتوای عالی و پرداخت مناسب و شعرهای روان و زیبا که حدود سی سال پیش سروده و منتشر و در گستره توزیع کشوری پخش شده است جزو معدود نمایشهای منظوم ادبیات معاصر است و نه فقط برای اجرای نمایش بلکه برای مطالعه و لذت بردن از متن و اشعار آنها نیز مناسب و مفید است، در ضمن، اجرای نمایشی آنها نیز در طول سالیان گذشته از رونق نیفتاده بلکه هر سال کارگردانها و گروههای دانش آموزی بیشتری آن را اجرا می‌کنند و مدیران گرامی و مربیان محترم تربیتی مدارس در تماس با سراینده تقاضای تولید چنین نمایشهائی و تجدید چاپ دو کتاب قبلی می نمایند. لذا با توجه به درخواستها و نیازهای اجتماعی، تصمیم گرفتم این دو نمایش را در قالب یک کتاب جداگانه تحت عنوان پروانه‌ها و زیباترین درخت» منتشر و در اختیار علاقمندان قرار دهم. لازم به ذکر است که گروههای آزاد هنری برای اجرای این دو نمایشنامه منظوم مم به اخذ مجوز کتبی از نویسنده هستند اما اجرای این نمایشها برای مدارس  نیازی به مجوز نویسنده ندارد ولی خواهشمند است ضمن رعایت امانتداری برنامه اجرای این دو نمایش را به تلفن نویسنده 09176112253  اطلاع دهند.  والسلام

محمد حسین صادقی -  مدیر انتشارات هدهد -  1/11/1397

هوالجمیل

هوالجمیل

سلام بر فاطمه

کوه نوشته ای با وسعت 4 هزار متر مربع که از فاصله 20 کیلومتری پیدا و خواناست

و پارچه مشکی به وسعت 220 متر مربع

که در دهه فاطمیه اول توسط ستاد فاطمیه زرقان به منظور گرامیداشت فجر فاطمی بر کوه زرقان نقش بست

روی صخره هائی که زرقانی ها آنجا را با نام توه تخته می شناسند

توه یا تابه نان پزی صخره ای است تقریباً قرمز رنگ که سالهاست عبارت 22 بهمن با رنگ آبی بر آن نوشته شده

 و تخته که شبیه تخته نان پزی است و چند لایه سنگ مثل نان روی آن بصورت طبیعی وجود دارد در قسمت بالاتر از توه قرار دارد که کوه نوشته تاریخی سلام بر فاطمه» با همت عالی عزیزان ستاد فاطمیه زرقان که تمام زرقانی ها در آن مشارکت دارند با رنگ سبز نگاشته شده و با پارچه مشکی پوشانده شده است

زیباترین نوشته و مناسب ترین کتیبه ای که ممکن بود بر کوه نوشته شود. زرقان در پناه نام و یاد حضرت فاطمه و برخوردار از برکات این نام الهی.

هزینه رنگ حدود 3 میلیون تومان توسط یکی از خَیّرین

هزینه چادر حدود 50 هزار تومان (فقط سیم بکسل برای مهار کردن آن)- خود چادر از دوختن پارچه های نذری و چادرهای اهدائی خواهران بوجود آمده و اکثر ن زرقانی در آن مشارکت داشته و دارند.

ستاد فاطمیه زرقان در دو دهه امسال ( بهمن 1397 شمسی – جمادی 1441 قمری- فوریه 2019) هفده برنامه جالب و جذاب داشت که در کشور نمونه است. در ضمن ، این ستاد مردمی همان موکب خُدام الحسین بخش زرقان است که در دو سال گذشته خدمات چشمگیری در مراسم اربعین در شهرهای کاظمین، سامرا و جاده نجف - کربلا داشته است.

برگزاری 24 برنامه دعا و زیارت صبحگاهی، کوه نگاری، تجمع خواهران در حمایت از حجاب، اطعام مستمندان و کمک به نیازمندان، تشییع جنازه نمادین حضرت صدیقه کبری (س) ، پارچه نویسی و نصب آن در سطح شهر و روستاها و دهها برنامه دیگر.

لازم به ذکر است که هزینه تمام برنامه ها و مراسم توسط خیرین پرداخت شده و تمام کارها بصورت رایگان و فی سبیل الله انجام شده است.

بگذریم که چند نفر در چند روز سرما با چه شور و شوق و حس و حال و نذر و نیازی این اثر هنری شریف را در آن ارتفاع آفریدند؟ چند کیلو رنگ و چند لیتر بنزین چگونه به آن بالا رفت؟ چادر چگونه قطعه قطعه جمع آوری و دوخته شد و چگونه به بالای کوه رفت؟ و و جای آن دارد که با تمام عکسهای این عملیات فرهنگی و ذره ذره خاطرات و اسامی تمامی خادمان و تمام حاشیه های پیدا و پنهان آن کتابی نوشته شود و فیلم مستندی تهیه شود و برای آیندگان به یادگار گذاشته شود. 

البته منتظریم گوگل عکسهایش را به روز کند و از طریق گول ارت عکسهای این کوه نوشته عظیم را دریافت کنیم.

ما فقط میتوانیم بگوئیم: خدا قوت، اجرتان با خدای فاطمه، دستتان را می بوسیم، یا علی

با تشکر ویژه از برادر عزیزم حاج محمد آقا ربیعی که خطاطی را به عهده داشت.

خدا خیرتان دهد و در دنیا و آخرت با محمد و آل محمد محشور سازد. انشاء الله

حالا که کار به اینجا رسیده و فصل درختکاری هم در پیش است بهتر است بیاد فدک در اطراف این کوه نوشته درختکاری با گیاهان بومی صورت گیرد، همانگونه که قبلا در دامنۀ تخته درختهای انجیر و کل انجیر وجود داشت و هنوز دارد. وقتی که کار بسیجی باشد آبش هم در طول سال حتی با انتقال بطریهای کوچک آب به بالا تأمین می شود و اگر انشاء الله بانی خیر پیدا شد میشود مقدار محدودی آب را در روزهای خاصی به بالا پمپاژ و سیرکوله circulate  کرد و آبشار و اُوسیل! راه انداخت (هم از طریق مخزن سرو مراد و هم از پشت کوه) که جاذبه گردشگری هم محسوب میشود و البته با راه انداختن تله کابین که درآمدزا نیز خواهد شد. خدا را چه دیدی، شاید شد به برکت وجود حضرت فاطمه (س)، تجلی کوثر الهی.

ارادتمند و ملتمس دعا : محمد حسین صادقی

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ  (سوره شریفه توبه آیه 111)

در حقیقت ‏خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اینکه بهشت براى آنان باشد خریده است همان کسانى که در راه خدا مى ‏جنگند و مى ‏کشند و کشته مى ‏شوند [این] به عنوان وعده حقى در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست و چه کسى از خدا به عهد خویش وفادارتر است پس به این معامله‏ اى که با او کرده‏ اید شادمان باشید و این همان کامیابى بزرگ است.

وقف و اهداء قرآن و مفاتیح  

به یاد شهدا و اموات به مساجد، حرم مطهر امامزاده ها و مکانهای مذهبی

*****

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

و عرض ادب خدمت دوستان، همشهریان و مخاطبین گرامی، ، بدینوسیله به اطلاع می‌رساند که طرح وقف و اهداء قرآن و مفاتیح الجنان و کتب مختلف ادعیه و مناجات به مساجد توسط انتشارات هدهد طبق برنامه سی سال گذشته کماکان ادامه دارد و قیمت سفارشها تا پایان سال  1397 به شرح زیر است:

1.       قرآن = هدیۀ ده جلد با تخفیف ویژه 200 هزارتومان

2.       مفاتیح = هدیۀ ده جلد با تخفیف ویژه 300 هزارتومان

3.       کتاب ارتباط با خدا با جلد عادی= هدیۀ یکصد جلد جیبی با تخفیف ویژه 300 هزارتومان

4.       کتاب ارتباط با خدا با جلد گالینگور= هدیۀ یکصد جلد جیببی با تخفیف ویژه 500 هزارتومان

5.       قرآن صد و بیست پاره یا 120 حزبی با جعبه مخصوص = هدیۀ یک دوره 550 هزارتومان

*****

توضیحات:

1.       حداقل 75 درصد مبلغ سفارش هنگام عقد قرارداد و بقیه هنگام تحویل دریافت می‌گردد.

2.       هزینه پست طبق تعرفه اداره پست و یا هزینه حمل و نقل از قم به شهرستانها طبق تعرفۀ سازمان حمل و نقل بار به عهدۀ خریدار محترم می‌باشد.

3.       قیمت های فوق تا پایان اسفند 97 اعتبار دارد.

4.   لطفاً جهت دریافت اطلاعات و جزئیات بیشتر و هماهنگی های لازم و روش ارسال عکس و متن مورد نظرتان با شماره همراه : 09176112253 تماس حاصل فرمائید.

والسلام - محمد حسین صادقی - مدیر انتشارات هدهد

10.دو نمایش ریتمیک پروانه‌ها و زیباترین درخت» برای کودکان و نوجوانان

ادامه مطلب

هوالجمیل

نورافشانی در قله فاطمیه کوه زرقان فارس

بزرگترین کوه نوشته ایران

امشب ، شب میلاد حضرت فاطمه

با عرض تبریک به تمام شیعیان و مادران بویژه مادران شهدا 

و مخصوصاً مرحوم مادر گرامی ام مادر سردار شهید ابوالفضل صادقی

دوشنبه - ۶ اسفند ۱۳۹۷

١٩ جمادی الثانیه ١٤٤٠ -- ۱۴۴۰/۰۶/۱۹

Monday - 2019 25 February -- 2019-02-25

ya Fateme Zahra

یا علی

ارادتمند و ملتمس دعا

هدهد

1. 

کوثریه : مجموعه شعر مذهبی برای بزرگسالان
2.  

عنقای لاهوت : پژوهش و نگارش درباره ارتباط عارف شهید سید عمادالدین نسیمی با شهر زرقان فارس
3.  

سرابهای سبز : خاطرات حضور در نفت شهر و گیلانغرب در  روزهای آغازین جنگ تحمیلی
4.  

آهوی بهشتی : داستانی واقعی از زندگانی شهید سید محمود بهارلو و جانباز گرامی سید محمد جواد بهارلو
5.  

کتاب انتخاب عالی : خاطرات و زندگی نامه سردار شهید ناصر قاسمی
6.  

گزیده کتاب تاریخ و فرهنگ زرقان

7. کتاب کندوی مزامیر، شعر و پژوهش درباره حضرت فاطمه معصومه و قم و جمکران
8.  

مجموعه شعر بچه های سیمرغ برای کودکان و نوجوانان
9.  

مجموعه شعر شبهای آفتابی برای کودکان و نوجوانان

10.دو نمایش ریتمیک پروانه‌ها و زیباترین درخت» برای کودکان و نوجوانان

ادامه مطلب

10.دو نمایش ریتمیک پروانه‌ها و زیباترین درخت» برای کودکان و نوجوانان

ادامه مطلب

هوالمستعان

 نیکوکار و مدرسه ساز محترم زرقانی ، مرحوم حاج حبیب حیدری

اگرچه مردان خدا با مال و جانشان با خدای خویش معامله کرده اند و نیازی به تعریف و تمجید و تبلیغ دیگران ندارند ولی هر کس به قدر وسع خود وظیفه دارد کار خیر آنها را به عنوان امر به معروف تبلیغ کند تا کار خیر و باقیات صالحات آنها سر لوحۀ نیکوکاران دیگر قرار گیرد و رسم جوانمردی و نیکوکاری در جامعه گسترش یابد. 

شهر باستانی ما زرقان فارس بحمدالله یکی از مناطق خَیِّرپرور و شهیدپرور  ایران زمین است که نیکوکاران آن بیش از یکصد اثر خیر (دینی، عمرانی، بهداشتی، درمانی، ورزشی، فرهنگی، تربیتی و اداری) در شهر خود و شهرهای دیگر بنا کرده اند و سهم آنها در عمران و آبادانی این شهر بیشتر از سرمایه گذاری دولتها بوده است و جای آن دارد که دولتها به این شهر توجه خاصی داشته باشند. 

یکی از خیرین و نیکوکاران زرقان فارس مرحوم حاج حبیب حیدری فرزند مرحوم اسدالله (مشهور به حاج حبیب اسد) است که دبیرستانی در محل حیدر زرقان احداث کرده که اتفاقاً دارای بهترین آموزگاران و دانش آموزان با استعداد و خوش آتیۀ زرقان است که تا ابد یاد بنیانگذار مدرسۀ خود را فراموش نمی کنند و همیشه از او به نیکی یاد می کنند و برایش فاتحه و صلوات میفرستند هرچند روح پاک او در جوار رحمت الهی شاد است و تا قیامت از باقیات صالحات خود بهره می برد.

وحش شاد و یادش گرامی / نثار روح پاک و ایثارگرش فاتحه مع الصلوات / اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 والسلام / ارادتمند : محمد حسین صادقی / 13/1/1398/ زرقان فارس

بنام خدا

انا لله و انا الیه راجعون

آن یار کز او خانه ما جای پَری بود

سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود

دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش

بیچاره ندانست که یارش سفری بود.

هر آنچه خداوند بزرگ مقدر می‌فرماید، هیچ بنده‌ای را توان تغییر آن نیست؛ و بر آن چه که حکمت متعالیه‌اش تعلق می‌گیرد، هیچ کس را جرأت تعبیر و تأویل نمی‌باشد، لذا بر آن چه که می‌دهد شاکریم و بر آنچه می گیرد با مدد خودش صبر می‌کنیم که بازگشت همه به سوی اوست و اجر صابران با خدوند جمیل است.

اگرچه دست طبیعت، بهار زندگی ما را به برگریزان خزان بدل کرد و گل سرسبد زندگی مان را در اوج شکوفائی پرپر نمود و روح پاک همسر عزیزم، آن تندیس مهربانی و فرزانگی، داغدار شهدا، عاشق پاکباخته قرآن و اهل بیت (ع)

مرحومه مغفوره حاجیه خانم سکینه خواجه

 را با خود به پرواز در آورد و در عید آسمانی مبعث» به بهشت خود بازگرداند ولی ما را در فقدان ظاهری او به ماتم و سوک ابدی نشاند اما تحمل این مصیبت با شرکت شما دوستان گرانقدر و اقوام گرامی از شهرها و روستاهای اطراف و اکناف از جمله شهرهای چابهار، مشهد، تهران، قم، شیراز، مرودشت و لپوئی و محلات و روستاهای ابرج، کامفیروز، کربال، بیضا بویژه بندامیر، شیخ عبود، رحمت آباد، شهرک خارا و محلات دودج و شهریار  و تمام ادارات و نهادها بویژه شهرداری و شورای اسلامی و دبیرستان نمونه دولتی امام خمینی زرقان و بخش دیالیز بیمارستان امام حسن عسکری (ع) زرقان که در مراسم جانسوز تشییع، تدفین  و مراسم مختلف آن فرشته بهشتی تسلای خاطر و التیام بخش خانواده ما بودید صمیمانه سپاسگزاری می کنیم و به حکم ادب و حق شناسی، از همه عزیزان که مارا مورد تفقد قرار دادند و یا با تلفن، پیامک، ارسال اعلامیه، ایمیل، بنر، درج آگهی در رسانه ها و سایتهای داخلی و خارجی از کشورهای امریکا، کانادا، آلمان به مصداق حدیث من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»  صمیمانه تشکر می‌کنیم همچنین از آنجا که بخاطر تألمات روحی فراوان و کثرت بزرگواران، قادر به قدردانی حضوری و تلفنی نشده‌ام، یک بار دیگر با تمام وجود از تمام شما عزیزان صمیمانه سپاسگزاری می نمائیم و  دست دعا به امید اجابت به درگاه خداوند بزرگ بلند می‌کنیم و سلامتی و بهروزی همه شما را از درگاه خداوند متعال مسئلت داریم و امیدواریم محبت شما عزیزان را در مراسم شادی‌تان جبران کنیم.

و در پایان، اگرچه دنیای با او بودن به ما نیاموخت که بی او چه کنیم اما مهر و وفایش به ما آموخت که محبت‌های خالصانه و بی منت او را که جاودانه در جان زندگی‌مان حضوری سرسبز و با نشاط دارد سرلوحه زندگی خود قرار دهیم و بی شائبه به تمام بندگان خدا عشق بورزیم تا روح پاک او را در فردوس برین شادتر نمائیم.

والسلام

خانوادهای داغدار و عزادار: خواجه، حکیمی، حمزوی، رنجبر، صالحی، زارع، قائدشرفی، قائدشرف، زارعپور، اسلامی نژاد، خدامی، کاویانی، نصیری، خواجه عبدالهی، گلصفتان، چالمه و صادقی

هجدهم فروردین ماه 1397

هوالجمیل

انا لله و انا الیه راجعون

آن یار کز او خانه ما جای پَری بود - سر تا قدمش چون پَری از عیب بَری بود

دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش - بیچاره ندانست که یارش سفری بود.

مرگ پایان زندگی نیست بلکه تولدی دیگر در دنیائی بهتر است و همگان چشندۀ این شربت گوارایند اما فراق یاران که از جنس زندگی عاشقانه است حتی به مدتهای کوتاه، طاقت فرسا و جانسوز است و وقتی دیدار مجدد به قیامت باشد سخت تر و جانسوزتر و آنچه قلب بازماندگان را آتش می زند یادآوری خوبی ها و خاطرات مهربانی های یاران سفر کرده است.

آنچه ما را در سوگ همسر عزیزم مرحومه حاجیه خانم سکینه خواجه نشانده یادآوری مهربانی های بی شائبه و دلسوزی های بی حد و حصر آن تندیس مهر و عطوفت است، او که مثل فرشته از بهشت آمده بود و وجود شریفش بهشت را تداعی و تصویر میکرد و با مهر بیکرانش عطر بهشت می پراکند و همیشه از هجر آن وطن مألوف زجر می کشید ولی نهایتاً خداوند جمیل در عید آسمانی مبعث» او را پس از تحمل چند سال درد و رنج به بهشت خود بازگرداند و ما را در فقدان ظاهری او به ماتم و سوک ابدی نشاند. فرشته ای که در اوج استغنا، تعلق خاطر به این دنیا نداشت و وجودش مظهر خیر و برکت و رحمت بود و با فرزندانم در کنارش احساس بی نیازی از زخارف دنیا میکردیم، عزیز ایثارگری که عاشق قرآن و اهلبیت بود و برای بسیاری از شهیدان خواهری و خدمتگزاری خالصانه و عاشقانه کرده بود و غمی از جنس غربت شهیدان داشت، فرشته ای که جلوۀ جمیل عفاف و فرزانگی بود و خداوند افتخار همدمی و نوکری اش را در این دنیا نصیب این غلام عاشق کرد و بارها از ابتدای تشکیل خانواده در زیارتهای مشترک بویژه در حطیم و بین الحرمین، بزرگوارانه پذیرفت که تداوم نوکری و همدمی اش را در فردوس برین و عوالم بعد در نزد پروردگار برایم شفاعت و ضمانت کند، همدمی که مثل نام زیبایش مظهر آرامش و وقار و طمأنینه بود و مثل فامیل شریفش بزرگوار و رادمنش و سخاپیشه. یار پُر مِهری که در چهل سال گذشته روح پنهان تمام غزلهایم بود و خواهد بود و پس از داغ و فراق سنگینش، آنچه ما را در غم هجران جانسوزش مدد کرد و میکند لطف و محبت بیکران دوستان و اقوام و همسایگان و تمام مردم شریف زادگاه باستانی ام زرقان فارس است که باعث تسلای خاطر بازماندگان شدند، لذا خاضعانه بر خود واجب میدانم از  تمام دوستان گرانقدر و آشنایان عزیزم از شهرها و روستاهای اطراف و اکناف از جمله شهرهای چابهار، جیرفت، مشهد، تهران، قم، شیراز، بندرعباس، مرودشت و لپوئی و محلات و روستاهای ابرج، کامفیروز، کربال، بیضا بویژه بندامیر، شیخ عبود، رحمت آباد، شهرک خارا و دودج و شهریار  و تمام ادارات و نهادها بویژه امام جمعه محترم حضرت حجةالاسلام و المسلمین ربانی شیرازی، مهندس رحیمی بخشدار محترم و مهندس فروزان شهردار محترم، اعضای محترم شورای اسلامی شهر زرقان، دادگاه و شوراهای حل اختلاف، سپاه و بسیج و نیروی انتظامی، بنیاد شهید، آموزش و پرورش و دبیرستان نمونه دولتی امام خمینی زرقان، بیمارستان شهید مطهری مرودشت، بخش دیالیز بیمارستان امام حسن عسکری (ع) زرقان، انجمنهای ادبی مهرورزان و ستاد شعر عاشورا و زلال کوثر، کانال خبر زرقان، اصحاب مساجد و هیئات مذهبی زرقان که در مراسم جانسوز تشییع، تدفین  و مراسم مختلف آن فرشته مجروح بهشتی  تسلی بخش خانوادۀ داغدیدۀ ما بودند به مصداق حدیث من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق»  صمیمانه سپاسگزاری نمایم. همچنین، به حکم ادب و حق شناسی، همراه با تمام بازماندگان از همه عزیزانی که با تلفن، پیامک، ارسال اعلامیه، ایمیل، بنر، درج آگهی در رسانه ها و سایتهای داخلی و خارجی از کشورهای امارات، امریکا، کانادا، آلمان و ترکیه ما را مورد تفقد قرار دادند صمیمانه تشکر ‌و تقدیر میکنیم و از آنجا که بخاطر تألمات روحی فراوان و کثرت بزرگواران، قادر به قدردانی حضوری و تلفنی از تک تک آنها نشده‌ایم، یک بار دیگر پوزش می طلبیم  و  دست دعا به امید اجابت به درگاه خداوند بزرگ بلند می‌کنیم و سلامتی و بهروزی همه آنها را از درگاه خداوند متعال مسئلت داریم و امیدواریم بتوانیم محبت آن عزیزان را در مراسم شادی‌شان جبران کنیم.

و در پایان، اگرچه تمام اقدامات درمانی به همراه سیل دعاها و نذر و نیازهای همگان در دو سال گذشته برای شفای او اینگونه مستجاب شد ولی راضی به رضای خداوندیم چون مصلحت حق تعالی بر تقرب و عروج عارفانۀ او بود و  هر آنچه خداوند بزرگ مقدر ‌و مقرر فرماید هیچ بنده‌ای را توان تغییر آن نیست لذا بر آنچه بر اساس حکمت متعالیه‌اش می دهد یا می‌گیرد شاکریم و در هر حال با مدد خودش صبر و شکر می‌کنیم که بازگشت همه به سوی اوست و اجر صابران و شاکران با خدوند جمیل است که به ما می آموزد که محبت‌های خالصانه و بی منت آن مهاجر الی الله را که در زندگی‌مان حضوری سرسبز و با نشاط داشته و کماکان دارد سرلوحۀ هستی خود قرار دهیم و بی شائبه به تمام بندگان خدا عشق بورزیم تا روح پاک آن فرشته قدسی را در فردوس برین شادتر نمائیم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

خانواده های داغدار و عزادار: خواجه، حکیمی، حمزوی، رنجبر، صالحی، زارع، قائدشرفی، قائدشرف، زارعپور، اسلامی نژاد، خدامی، کاویانی، نصیری، خواجه عبدالهی، گلصفتان، چالمه و صادقی

هجدهم فروردین ماه 1398 / سی و سومین سالگرد شهادت برادر شهیدم سردار شهید ابوالفضل صادقی و همرزمانش در عملیات کربلای هشت در شلمچه

هوالجمیل

روضه عاشقانه

نذر جناب رباب و دو فرزندش، حضرت سکینه و علی اصغر

دل بیقرارم گرفته بهانه

برای دمی روضۀ عاشقانه

ز اشعار مولا برای ربابش

که زد در دل اهل یثرب جوانه

ربابش که پرورده در دامن خود

سکینه، و اصغر، چو گل، مادرانه

زنی با کمال و جمال بهشتی

که دارد ز عرفان مریم نشانه

بیا تا برایت بخوانم سرودی

ز مولا که فرموده او شاعرانه:

به جان تو ، من دوست دارم سرائی

که دارد دو محبوبه ام در میانه

بریزم به پای رباب و سکینه

همه ، هستی خویش را ، بی بهانه

نه از سرزنش ترسم و نه عتابی

ز اِبراز این عشق حق-محورانه

و دارم ز عشق ربابم ، محبت

به اقوام و خویشان او مشفقانه».

نهفته در این عشقنامه ، پیامی

برای بشر ، ساده و جاودانه

چو مولا ، کن اِبراز ، احساس پاکت

به همسر، و اقوام او ، صادقانه

عیان کن محبت به اهل و عیالت

چنانکه زبانزد شود در زمانه

دلا بازگو کن دوباره سرودی

جگرسوز و جان پرور و دلبرانه

ز اشعار بانو برای حسینش

که بود اولین روضۀ عاشقانه:

شدی کشته و غیر مدفون به صحرا»

سر تو به نیزه ، به هر کوی و خانه

چه سخت است بر نیزه عاشق ببیند

که معشوق او می خورد تازیانه

چه سخت است محبوبه هایت ببینی

در انظار نامحرمانِ زمانه

به تو تکیه کردم که چون کوه بودی

و همراز ما می شدی عارفانه»

الهی شود کور چشمم که دیدم

لگدکوب شد ، جسم تو ، وحشیانه

 اگرچه شدم پیر ، از داغ اصغر

ز داغ تو گشتم ولی چون کمانه

ننوشم دگر آب سرد و گوارا

نگیرم به سایه ، مکان ، عامدانه»

به میزان، دهد بر تو ، پاداش نیکو

به روز خسارت، خدای یگانه

پس از تو کسی نیست یاری رساند

به ایتام و بیچارگان، خالصانه».

الهی به عشق حسین و ربابش

بده اجر عُشاقِشان ، بیکرانه

خدایا رسان مهدی منتقم را

به خونخواهی جدّ خود، فاتحانه

والسلام – ملتمس دعا

محمد حسین صادقی (غلام)

زرقان فارس

8/7/1398 مصادف با اول صفر 1441

هوالجمیل

تَلَظّی

تلظی کردن ماهی زمانی است

که از دریا برون افتاده باشد

و باید تا دمی دیگر، به ناچار

برای مرگ خود آماده باشد

علی اصغر تلظی کرد ، یعنی

که بوده از عطش در حال مردن

و این یعنی که اصغر تا دمی بعد

بدون آب ، جان می داده حتماً

برای ماهیِ افتاده بر خاک

نباشد بر کمان ، دیگر نیازی

ولی در قصه‌ی جانسوز اصغر

برای اهل معنا ، خفته رازی

: یکی با اختیار خویش، باید

شود ملعون عالم ، چون خوارج

یکی هم در همان دم ، با شهادت

شود با اذن حق ، باب الحوائج.

بدون تیغ اَشقَی الاشقیا» هم

علی می مُرد شاید در همان روز

ولی با روزه در محراب و سجده

علی با تیغ دشمن گشت پیروز

به نقل از لهوف سید ابن طاووس:

امام حسین علیه السّلام آن نوزاد را به دست گرفت، و به دشمنان خطاب نموده و فرمود: یا قوم قد قتلتم شیعتی و اهل بیتی، و قد بقی هذا الطّفل یتلظّی عطشا، فاسقوه شربۀ من الماء» ای مردم! شما شیعیان من و خویشان مرا کشتید، و از آنها همین کودک باقی ماند، که از شدّت تشنگی، دهان را باز و بسته میکند، او را با اندکی آب، سیراب کنید. هنوز گفتارش تمام نشده بود که یکی از دشمنانش او را هدف تیر قرار داده، به طوری که آن تیر سرش را از بدنش جدا نمود، در این هنگام امام حسین علیه السّلام دشمنان را به مجازاتهای سخت الهی به همان گونه که بعدا مختار و غیر او با آنها رفتار نمود، نفرین کرد.

والسلام - ملتمس دعا

محمد حسین صادقی (غلام)

زرقان فارس

هوالجمیل

هفتاد و سه بار شهادت

هر یار که در برابرش گشت شهید

ارباب ، کنار پیکرش گشت شهید

جان داد ز داغ جُندَب وعون و زهیر

با عابس و جون و اصغرش گشت شهید

در کوفه سرش به نیزه شد با مسلم

در علقمه با برادرش گشت شهید

غلطید به خون کنار هانی و وهب

همراه حبیب و جعفرش گشت شهید

هر تیر که خورد هر کدام از شهدا

مولای غریب ، در برش گشت شهید

صد نیزه به سینه و به پهلویش خورد

هربار که هر دلاورش گشت شهید

هر بار که دید یاوری در معراج

از غبطه ی وصل یاورش گشت شهید

هفتاد و دوبار شد شهید و پس از او

هفتاد و سه بار خواهرش گشت شهید

والسلام - ملتمس دعا

محمد حسین صادقی (غلام)

زرقان فارس

هوالجمیل

روضه اصغر

بیا ای مادر  بی صبر و تابش

که اصغر آمده همراه بابش

برایش ذکر لالائی بگوئید

که او در بستر خون برده خوابش

ز فرط تشنگی غش کرد، اما

ندادند اشقیا ، یک قطره آبش

به جای آب ، در اوج قساوت

لعینی داد با تیری جوابش

رباب از دیدن او آنچنان سوخت

که شد آتشفشان روح مذابش

خدا در روضه اصغر نهاده

کرامتهای  بی حد و حسابش

خدا داده به او اذن شفاعت

برای عاشقان دل کبابش

 الهی قاتل اصغر بسوزد

خدا افزون کند هر دم عذابش

والسلام - ملتمس دعا

محمد حسین صادقی (غلام)

زرقان فارس

هوالجمیل

خون نامه قیام

نذر امام سجاد (ع)

تقدیم به روح پرفتوح سردار شهید محمد مرآتی

تا شعله پر گرفت و شررگستری نمود

آن خاک سرخ را همه خاکستری نمود

سجاد و زینبین ، به همراه اهلبیت

گشتند اسیر و خصم جفاگستری نمود

در امتداد راه پدر ، با پیام خون

در بند ظلم و سلسله ، افشاگری نمود

در هم شکست هیمنه ‌ی شام و کوفه را

با تیغ خطبه ، حمله و جنگاوری نمود

هر جا که دید کودک و آب و غذا و ذبح

خون گریه کرد و سینه زد و ذاکری نمود

یک جا ولی تبسم او غرق شکر شد.

روزی که عدل ، حرمله را کیفری نمود.

در طول عمر و عهد امامت ، به هر طریق

خون نامه را به جامعه یادآوری نمود

قرآن صاعد[1] است زبور صحیفه اش

در اختناق ، وَه ، که چه پیغمبری نمود

تا صبح حضرت سجاد، شیعه را

در انقلاب اشک و دعا ، رهبری نمود

زین العباد هادی عشق و پرستش» است

با دین عشق ، او به جهان سروری نمود

والسلام - ملتمس دعا

محمد حسین صادقی (غلام)

3/7/1398 – زرقان فارس

مصادف با 25 محرم 1441 سالروز شهادت امام زین العابدین، 

حضرت علی ابن الحسین (ع).

هوالجمیل

ذبیح شش ماهه

نذر حضرت علی اصغر (ع)

عنان چاره ز کف داد و سخت مضطر شد

دمی که در برِ مولا، شهید ، اصغر شد

هزار نیزه به قلبش شکسته شد انگار

ز تیر حرمله ، تا شیرخواره ، پرپر شد

ز هُرم داغ و عطش، چشم او سیاهی رفت

جهان به دور سرش ، با جنون ، مُدَور شد

گرفت خون گلویش، به آسمان پاشید

که عرش و کرسی از آن، تا همیشه احمر شد

چگونه طفل شهیدش به خیمه گاه بَرَد؟؟

که سرفکنده و شرمنده ، پیش همسر شد

کجا رَوَد؟ چه کند؟ از چه کس کمک خواهد؟

در این مصیبت عظمی ، بدون یاور شد

تمام لشکر او غرق خاک و خون بودند

شریک این غم سنگین دوباره خواهر شد

بسی مصائب سنگین بدید در آن روز

ولی مصیبت اصغر فزون ز باور شد

گناه کودک شش ماهه چیست؟ نام علی

همانکه شیعه به عشقش همیشه کیفر شد

بمیرم از غمت ای ماهیِ جدا از آب

که از تَلَظّیِ تو ، تشنه کام ، کوثر شد

والسلام - ملتمس دعا

محمد حسین صادقی (غلام)

2/7/1398  زرقان فارس

یک نامه  هزار و یک داستان

سندی نادر و مهم درباه مرحوم آیت الله بهلول

محل نگهداری سند : بایگانی راکد شهرداری زرقان فارس

عکس 

حج +

زاهد مجاهد

بازنویس متن نامه فوق

وزارت داخله ایالت فارس

اداره.

دائره .

بتاریخ 6 ماه 5  / 1314

نمره 5405 ضمیمه

حکومت ارسنجان و کربال

سواد اعلامیه تلگرافی وزارت جلیله داخله راجع بسوء اعمال شیخ بهلول در مشهد و شرح واقعه آنجا ذیلاً برای اطلاع اِشعار میگردد طبق راپورت واصله از ایالت خراسان شب 19 شیخ بهلول نامی که سوء سوابق او از شرارت و فساد معلوم و سابقاً تحت تعقیب نیز واقع شده بود در مشهد مقدس جمعی از عوام ساده لوح را در مسجد بعنوان موعظه دعوت کرده دو سه روز اینعمل را مداومت کرده و . ارازذل و اوباشها را دور خود جمع و عنوان کلاه را پیش کشیده یاوه سرائی هائی نموده کار را به هتاکی رسانده مأمورین انتظامات خواسته اند بدواً او را از این رفتار و گفتگوهای خلاف و مفسدت آمیز باز دارند مساعی آنها ثمری نبخشیده و بیم اختلال نظم رفته و مردم از اینجهه اظهار نگرانی نمودند مأمورین انتظام در صدد تفرقه آنها بر آمدند مقاومت نموده ماًمورین  نظمیه را مورد حمله قرار دادند و بعضی از آنها را مجروح و مقتول نمودند مأمورین ناچار از نظامیان استمداد کرده اشرار به آنها هم ستیزه نموده و آلات ضرب و قتل که همراه داشتند بکار بردند نظامیان هم مجبور شدند با استعمال اسلحه گرم حفظ نظم را بآنها اام نمایند در نتیجه اراذل و اوباش که باعث این بی نظمی شده بودند بعضی گرفتار و بعضی متفرق شدند لیکن متأسفانه شیخ بهلول که این مفسده را برپا کرده بود موفق بفرار شده . و انتظام کامل برقرار گردید فعلاً نظمیه مشغول تعقیب قضیه و کشف حقایق می باشد

وزیر داخله .

کفیل ایالت فارس

شماره ثبت در دفتر زرقان 298 مورخه 23/6/14

===============================================

علامه بهلول به نقل از ویکی پدیا

نقل چند کرامت از علامه بهلول - رضوان الله تعالی علیه

خاطره ای از بهلول

کراماتی از علامه شیخ محمد تقی بهلول گنابادی

گفت‌وگویی منتشر نشده از بهلول گنابادی

مستندی درباره بهلول

پیام رهبری به علت وفات مرحوم علامه بهلول

بسم الله الرحمن الرحیم
خبر درگذشت وارسته و پارسا مرحوم حجت الاسلام آقای شیخ محمد تقی بهلول -رحمةالله علیه- را با تاسف و دریغ دریافت کردم. این بنده ی صالح و مجاهد و پرهیزگار که عمر طولانی و پر ماجرای خود را یکسره با مجاهدت و تلاش گذرانید. یکی از شگفتی‌های روزگار ما بود. هفتاد سال پیش در ماجرای خونین مسجد گوهرشاد زبان گویای ستمدیدگان و حق طلبان شد و آماج کینه ی حکومت سرکوبگر پهلوی گشت. بیست وپنج سال مظلومانه در اسارت حکومت ظالم دیگری انواع رنجها و آزارها را تحمل کرد پس از آن سالها در مصر و عراق ندای مظلومیت ملت ایران را از رسانه‌ها به گوش مسلمانان رسانید سالها پس از آن در ایران بی هیچ پاداش و توقعی به هدایت دینی مردم پرداخت و در سال‌های دفاع مقدس همه جا دلهای جوان و نورانی رزمندگان را از فیض بیان رسا و صادقانه ی خود نشاط و شادابی بخشید. ۹۰ سال از یک قرن عمر خود را به خدمت به مردم و عبادت خداوند گذرانید. زهد و وارستگی او، تحرک و تلاش بی وقفه پیکر نحیف او، ذهن روشن و فعال او، حافظه ی بی نظیر او، دهان همیشه صائم او، غذا و لباس و منش فقیرانه ی او، شجاعت، فصاحت و ویژگیهای اخلاقی برجسته ی او، از این مومن صادق انسانی استثنایی ساخته بود، اکنون این یادگار یک قرن تاریخ پرحادثه ی مبارزات ملت ایران از میان ما رفته و ان شاءالله قرین رحمت و مغفرت الهی است. به همه ی علاقه مندان و دوستان و نزدیکان آن مرحوم تسلیت می‌گویم و فضل و فیض خداوندی را برای او مسئلت می‌کنم.
۱۰ مرداد ۱۳۸۴

بسم رب الشهداء و الصدیقین

دانلود صلواتی کتاب شهید وحید جعفری

برای دانلود جلد ، روی آن کلیک کنید

توضیحات: کتاب کوچکمرد بزرگ ، خاطرات و زندگینامه شهید وحید جعفری

آمار و اطلاعات شهدای گرانقدر شهر لپوئی بر اساس سال تاریخ شهادت