هوالجمیل

روضه عاشقانه

نذر جناب رباب و دو فرزندش، حضرت سکینه و علی اصغر

دل بیقرارم گرفته بهانه

برای دمی روضۀ عاشقانه

ز اشعار مولا برای ربابش

که زد در دل اهل یثرب جوانه

ربابش که پرورده در دامن خود

سکینه، و اصغر، چو گل، مادرانه

زنی با کمال و جمال بهشتی

که دارد ز عرفان مریم نشانه

بیا تا برایت بخوانم سرودی

ز مولا که فرموده او شاعرانه:

به جان تو ، من دوست دارم سرائی

که دارد دو محبوبه ام در میانه

بریزم به پای رباب و سکینه

همه ، هستی خویش را ، بی بهانه

نه از سرزنش ترسم و نه عتابی

ز اِبراز این عشق حق-محورانه

و دارم ز عشق ربابم ، محبت

به اقوام و خویشان او مشفقانه».

نهفته در این عشقنامه ، پیامی

برای بشر ، ساده و جاودانه

چو مولا ، کن اِبراز ، احساس پاکت

به همسر، و اقوام او ، صادقانه

عیان کن محبت به اهل و عیالت

چنانکه زبانزد شود در زمانه

دلا بازگو کن دوباره سرودی

جگرسوز و جان پرور و دلبرانه

ز اشعار بانو برای حسینش

که بود اولین روضۀ عاشقانه:

شدی کشته و غیر مدفون به صحرا»

سر تو به نیزه ، به هر کوی و خانه

چه سخت است بر نیزه عاشق ببیند

که معشوق او می خورد تازیانه

چه سخت است محبوبه هایت ببینی

در انظار نامحرمانِ زمانه

به تو تکیه کردم که چون کوه بودی

و همراز ما می شدی عارفانه»

الهی شود کور چشمم که دیدم

لگدکوب شد ، جسم تو ، وحشیانه

 اگرچه شدم پیر ، از داغ اصغر

ز داغ تو گشتم ولی چون کمانه

ننوشم دگر آب سرد و گوارا

نگیرم به سایه ، مکان ، عامدانه»

به میزان، دهد بر تو ، پاداش نیکو

به روز خسارت، خدای یگانه

پس از تو کسی نیست یاری رساند

به ایتام و بیچارگان، خالصانه».

الهی به عشق حسین و ربابش

بده اجر عُشاقِشان ، بیکرانه

خدایا رسان مهدی منتقم را

به خونخواهی جدّ خود، فاتحانه

والسلام ملتمس دعا

محمد حسین صادقی (غلام)

زرقان فارس

8/7/1398 مصادف با اول صفر 1441


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها